مقداد محمودی؛ محمدرضا مجیدی؛ سیدمصطفی ابطحی
دوره 11، شماره 3 ، آذر 1401، ، صفحه 55-84
چکیده
درکشورهای آمریکایلاتین طی دهههای1960و1970 جریانی از الهیات درکلیسایکاتولیک شکلگرفت که بواسطه جهتگیریش برآن نام اِلهیات رهاییبخش نهاده شد. مضمون اصلی این الهیات عطف توجه به مسایل فَقر و تُهیدستی ...
بیشتر
درکشورهای آمریکایلاتین طی دهههای1960و1970 جریانی از الهیات درکلیسایکاتولیک شکلگرفت که بواسطه جهتگیریش برآن نام اِلهیات رهاییبخش نهاده شد. مضمون اصلی این الهیات عطف توجه به مسایل فَقر و تُهیدستی اکثریت عظیم مردم آمریکای لاتین و سلطهپذیری و وابستگی کشورهای این منطقه بود. بسیار جلوتر از این بهشیوهای مشابه در کشورهای اسلامی بویژه کشورِما نهضتی در بیداری و اصلاح دینی شکلگرفت که اساساً در میان متفکران دینی و حوزههای علوم دینی شکوفا شد و رشدکرد که میتوان آنرا نیز الهیات رهاییبخش تعبیرکرد. پرسش این مقاله آناست که چه تشابهاتی بین ایندو جریان قابل مشاهده است و بویژه وجه مهم تمایز الهیات رهاییبخش شیعی با اِلهیات رهاییبخش آمریکای لاتین را چگونه میتوان تبیین کرد?(مسئله). این تحقیق با مطالعه ایندو جریان و تأمل درباب آنها، این فرضیه را قابل طرح دانست که باوجود تشابهات بسیار میان ایندو، اِلهیات رهاییبخش شیعی بهسبب مختصات وجودشناسیاش که معطوفبه نظام ولایی وسرانجام ولایت ظاهری و باطنی فقیه است، از شرایط منحصربهفردی برای تبدیلشدن بهیک ایدئولوژی انقلابی برای بَسیج عمومی جهت تحقق عَملی آرمانِ رهایی برخوردار است(فرضیه)؛مقاله با رویکرد تحلیلی و تکیهبر رهیافت اِنتقادی به اثبات این دعوی پرداخته است(روش).