در سالهای اخیر، پیامدهای عصر اطلاعات بر جوامع دینی موردتوجه محافل علمی قرارگرفته است. هدف این تحقیق، بررسی چارچوب نظری این پیامدها بهعنوان ابزاری برای درک عصر اطلاعات و تجلی تغییرات فرهنگی عصر دیجیتال ...
بیشتر
در سالهای اخیر، پیامدهای عصر اطلاعات بر جوامع دینی موردتوجه محافل علمی قرارگرفته است. هدف این تحقیق، بررسی چارچوب نظری این پیامدها بهعنوان ابزاری برای درک عصر اطلاعات و تجلی تغییرات فرهنگی عصر دیجیتال بر احیای تمدن اسلامی است. تغییراتی که در ارتباط با تحولات نوین در جوامع کنونی رخداده است، در چارچوب فلسفه اطلاعات مطرح شده توسط لوچیانو فلوریدی موردمطالعه قرارگرفته است. در این نوشتار کمرنگ شدن تمایز بین جهان واقعی و مجازی، طبیعت و اینترنت اشیاء و ارتباط آنها بافرهنگ معنوی و همچنین فرهنگ اجتماعی در بستر فناوری موردبحث است. (مسئله)؛ این مقاله از طریق مرور ادبیات تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی به توسعه و ارائه مدل فرهنگی برای احیای تمدن اسلامی پرداخته است. (روش)؛ پدیدههای جدیدی مانند شخصیسازی و هوشمندسازی محیط پیرامون، بهعنوان روندهای برجسته بر جنبههای فرهنگی نمایان میگردد. یافتهها نشان داد، روندهایی که جنبههای معنوی-اجتماعی فرهنگ را در جامعه دیجیتال تشکیل میدهند عبارتاند از فردیسازی و شفافسازی که اثر ژرف بر احیای تمدن دینی دارد. به این معنا که فرهنگ معنوی در کنار فرهنگ اجتماعی از «خود نسبی» حمایت میکند و این امر موجب تکامل فرهنگی اجتماعی انسان از طریق کسب دستاوردهای فرهنگی سایر جوامع در بستر فناوری اطلاعات میگردد. (یافتهها)
فضای مجازی یک حیطه سیاسی اجتماعی و فناوری با ویژگی های منحصر به فرد است که از مرزهای سرزمینی و قانونی کشورها فراتر رفته است و بیشتر توسط بخش خصوصی اداره میشود، اما کشورهای توسعه یافته با سازوکارهایی ...
بیشتر
فضای مجازی یک حیطه سیاسی اجتماعی و فناوری با ویژگی های منحصر به فرد است که از مرزهای سرزمینی و قانونی کشورها فراتر رفته است و بیشتر توسط بخش خصوصی اداره میشود، اما کشورهای توسعه یافته با سازوکارهایی همچون همکاری با سازمانهای بینالمللی و دیگر کشورها، سعی در اعمال نفوذ در این فضا هستند. این واقعیت باعث شده تا موثرترین مدل حکمرانی در کنترل جوامع مطرح شود تا با وجود کنترلها همچنان آزادیهای نسبی حفظ گردد. روش تحقیق در این مقاله با انتخاب نمونه هدفمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، صورت گرفته است. از این رو نحوه مواجهه حاکمیت دولت عربستان با معارضان در فضای مجازی به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان داد که حاکمیت کنونی فضای مجازی در سیطره و سلطه استکبار جهانی است و دولت پادشاهی عربستان نیز از طریق قدرت سانسور، فیلتر و کنترل فضای مجازی امکان بهرهمندی انقلابیون و معترضان از این بستر را با محدودیت هایی روبرو نموده است. با این وجود شناخت و سازمان دهی معارضین در این فضا، به عنوان بهترین بستر ارتباطی در جهان معاصر، می تواند نقش شتاب دهنده در روند بیداری اسلامی در جهان عرب داشته باشد.