پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی از حیات حکومت اسلامی در تاریخ جهان اسلام به شمار میرود. یکی از بارزه های این تحول شگرف ، احیاء مفاهیم ناب الهی- انسانی در چارچوب ...
بیشتر
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی از حیات حکومت اسلامی در تاریخ جهان اسلام به شمار میرود. یکی از بارزه های این تحول شگرف ، احیاء مفاهیم ناب الهی- انسانی در چارچوب آموزه های دین مبین اسلام می باشد؛ اما این احیاگری که به نوعی نشات گرفته از مطالبات مردمی بشمار می رود ،محدود به تنگناهای زمانی/ مکانی جامعه ایرانی نمانده و به علت غنای محتوایی /معنایی خود، در چارچوبه های جغرافیایی/ زمانی دیگر نیز بازتاب پیدا نموده است. یکی از قالب های نظری که از قدرت تبیینی مناسبی جهت نحوه تاثیر گذاری و بازتاب وجوه ممتازه ارزشی انقلاب ایران بر سایر جنبش های اسلامی/مردمی کشورهای دیگر در مقاطع زمانی مختلف می باشد ، نظریه سازه انگاری و مفهوم اشاعه آن است. نوشتار حاضر تلاش نموده تا با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استمداد از مفاهیم و مفروضههای موجود در نظریه سازهانگاری، به تحلیل جایگاه سیاست منطق اشاعه در تاثیرپذیری جنبشهای بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی ایران بپردازد. در واقع آنچه نوشتار حاضر بر مبنای مفهوم اشاعه معتقد به آن است، تاثیرپذیری جنبشهای بیداری اسلامی از مفاهیم، ارزشها و هنجارهای انقلابی و اسلامی ایران به صورت خودجوش و به مثابه الگویی از حکومت دینی ـ اسلامی بوده است.
پژوهش حاضر در تلاش است تا به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بیداری اسلامی بحرین بپردازد.بیداری اسلامی در بحرین از اهمیت خاصی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است.بحرین به واسطۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر در تلاش است تا به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بیداری اسلامی بحرین بپردازد.بیداری اسلامی در بحرین از اهمیت خاصی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است.بحرین به واسطۀ حدود 75 درصد جمعیت شیعی،بیشترین قرابت را با ابعاد قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران در طول سه دهۀ گذشته برقرار کرده است. مؤلفههای قدرت نرم انقلاب اسلامی و ارزشهای منبعث از آن،تأثیرات به سزایی بر وقوع جنبشهای مردمی در بحرین داشته است.در این میان،جمهوری اسلامی ایران در راستای نقشآفرینی هر چه بیشتر شیعیان این کشور و احقاق حقوق آنها، سازوکارها و اقدامات مؤثری را دنبال کرده است.این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤال اصلی است که: جمهوری اسلامی ایران در قبال بیداری اسلامی بحرین چه سیاستی را دنبال میکند؟فرضیه پژوهش این است که جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و مبانی اعتقادی و انقلابی خود، ضمن مخالفت با سیاست سرکوب و ارعاب مقامات بحرینی،در جهت احقاق حقوق شیعیان بحرین و تأمین اهداف و سیاستهای آنها مبادرت میورزد.یافتههای این مقاله نشان میدهد؛بر مبنای آموزههای مطروحه در نظریۀ سازه انگاری، جمهوری اسلامی ایران بر اساس هویتی که از خود و همچنین رژیم های آلسعود عربستان و آلخلیفه تعریف کرده و تحولات بحرین را مصداقی بارز از بیداری اسلامی میداند،سیاست خارجی خود را در قبال تحولات بحرین پیگیری میکند.برای تحلیل دادههای این پژوهش از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.