لاله فاطمه نسومر چهره برجسته مبارز در مقاومت اسلامی الجزایر در ابتدای سال های استعمار محسوب می شود. وی به سازماندهی و فرماندهی عملیات های مختلف نظامی در برابر اشغالگران فرانسوی در بین سال های۱۸۵۱-۱۸۵۷م. ...
بیشتر
لاله فاطمه نسومر چهره برجسته مبارز در مقاومت اسلامی الجزایر در ابتدای سال های استعمار محسوب می شود. وی به سازماندهی و فرماندهی عملیات های مختلف نظامی در برابر اشغالگران فرانسوی در بین سال های۱۸۵۱-۱۸۵۷م. پرداخت، که از مهم ترین نبردهای ایشان، «نبرد تاشکیرت» است. مسأله این پژوهش عبارت است از: لاله فاطمه نسومر چه نقشی در مبارزه با استعمار فرانسه در الجزایر ایفا کرد؟ (مسئله) این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی جنبش مقاومت اسلامی لاله فاطمه نسومر و مقاومت اسلامی در سال های ابتدای استعمار فرانسه می پردازد.(روش) از اهداف این پژوهش، بررسی تحلیلی و معرفی شخصیت لاله فاطمه و مقاومت مردم الجزایر در سال های ابتدای استعمار(۱۸۳۰-۱۸۶۳م) است.(هدف) از یافته های این پژوهش این است که، جنبش لاله فاطمه آخرین حرکت مقاومتی مناطق قبایلی در برابر استعمارفرانسه است و پس از جنبش مقاومتی وی، همه الجزایر زیر سلطه استعمارفرانسه قرار گرفت؛ همچنین وی به شدت متاثر از طریقت صوفیانه است، که برخلاف دیگر طریقت های صوفیانه در الجزایر همچون تیجانیه، صرفا یک طریقت تهجدگرا به شمار نمی رفت؛ بلکه زاویه آنها عرصه مقاومت در برابر استعمار فرانسه بود.(یافته)
موضوع جریانسلفیوهابی یکی از پیچیدهترین موضوعاتفکری در عرصهپژوهش است، که در سایه پیوند باحکومت آلسعود، گسترش فزایندهای در جهان ازجمله شمالآفریقا پیدا کرد. وهابیت در الجزایر پیشینهای ...
بیشتر
موضوع جریانسلفیوهابی یکی از پیچیدهترین موضوعاتفکری در عرصهپژوهش است، که در سایه پیوند باحکومت آلسعود، گسترش فزایندهای در جهان ازجمله شمالآفریقا پیدا کرد. وهابیت در الجزایر پیشینهای متمایزتر نسبت بهکشورهایهمجوار همچون تونس و مغرب دارد و بیش از یک قرن پیش از آنکشورها وارد الجزایر شدهاست.جریانسلفیوهابی درالجزایر همواره و در طولدهههایمختلف با فراز و نشیبهایمختلفی روبروست.وهابیت درالجزایر بهدلایلمختلف ازجمله اقدامات عبدالحمیدبنبادیس، پیش از دیگر کشورهای همجوار خود، ترویج و گسترش یافت.جریانهایسیاسیاسلام گرا پیوسته از نفوذ سیاسی–اجتماعی بالایی درجامعهالجزایر برخوردار بودهاند و عملکرد اینجریانها بهویژه پس از استقلالالجزایر(1962م)، فراز و نشیبهای زیادی داشته-است. مهمترین عاملایجاد و توسعه فزاینده جریانوهابیسلفی درالجزایر را باید درحمایتهای بیشمار مادی و لجستیکی عربستانسعودی بهویژه پس ازسال1973م.بهدلیل افزایش درآمدهاینفتی دانست. ازسویدیگر سیاستهایسرکوبگرایانه دوره بومدین و اتخاذرویکردهای سختگیرانه وی، موجب رشدزیرزمینی آنها را فراهم آورد.پرسشهای اصلی اینمقاله عبارتنداز:دلایل پیدایش وهابیت در الجزایر چیست؟پیامدهای اقدامات وهابیت در الجزایر بهویژه در بین سالهای1962 تا1990م. چیست؟ازیافتههای اینپژوهش میتوانگفت حضور وهابیت در الجزایر پیامدهای متعددی در برداشته است؛ ازجمله پیدایش القاعده مغرب اسلامی بهوسیله دروکدل. همچنین بحران1990 تا2005 الجزایر ریشه در اقدامات و بسترسازیهای جریانهای سلفی درالجزایر دارد. عمده فعالیتهایجریانهایسلفی در دوره شاذلی است؛ زیرا در دوره تقریبا طولانیمدت بومدین، همه فعالیتهایجریان-هایسلفی سرکوب و کنترل میشد.این مقاله بارویکردیتوصیفی-تحلیلی، بهبررسی و نقد بسترها و پیامدهای حضور وهابیت در الجزایر بین از سال1962 تا1990م، میپردازد.