توحید ولی پور عتیق؛ رضا نصیری حامد
دوره 7، شماره 14 ، اسفند 1397، ، صفحه 111-126
چکیده
تحولات کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی یا بیداری اسلامی معروف گردید، مدلهای مختلفی داشته است. در کنار مشابهتهای موجود بین کشورهایی که درگیر این رخداد بودهاند، پارهای از شرایط و ...
بیشتر
تحولات کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی یا بیداری اسلامی معروف گردید، مدلهای مختلفی داشته است. در کنار مشابهتهای موجود بین کشورهایی که درگیر این رخداد بودهاند، پارهای از شرایط و مقتضیات آنها هم متفاوت از یکدیگر بوده و همین اختلافات بر بخشی از نحوه وقوع حوادث و نیز آتی تحولات این کشورها تأثیرگذار بوده است که شاید در آینده نیز تداوم داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر ، بررسی نقش ساختارهای سیاسی بر ماهیت تحولات در دو کشور ، لیبی و تونس پیش از بهار عربی می باشد. مقاله حاضر به لحاظ روش ، توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نهادینه شدن نسبی قواعد بازی سیاسی و سنتی از چرخش نخبگان به شکلی مسالمتآمیز در تونس و برعکس آن عدم وجود نهادهای مدنی و سیاسی پایدار و وابستگی قدرت به یک فرد در رأس هرم سیاسی از عواملی است که شکل متفاوتی از تحولات برآمده از بهار عربی را در این کشورها دامن زده است. حداقل آنکه در کوتاهمدت و میانمدت تغییرات در تونس به شکل آرامتری نسبت به لیبی صورت گرفت.