علی مختاری؛ مهدی محمدی عزیز آبادی؛ محمد حاجی پور
دوره 4، شماره 7 ، تیر 1394، ، صفحه 139-171
چکیده
با بررسی تحوّلات تاریخی و انقلابها و جنبشهای اجتماعی در چند سدۀ اخیر، میتوان گفت که طبقۀ متوسط جدید، تأثیرگذارترین نیروی اجتماعی محسوب شده و یکی از ویژگیهای جوامع در حال نوسازی، ظهور و رشد این ...
بیشتر
با بررسی تحوّلات تاریخی و انقلابها و جنبشهای اجتماعی در چند سدۀ اخیر، میتوان گفت که طبقۀ متوسط جدید، تأثیرگذارترین نیروی اجتماعی محسوب شده و یکی از ویژگیهای جوامع در حال نوسازی، ظهور و رشد این طبقۀ اجتماعی است. در میان طبقات مختلف از جمله فقیران، کارگران صنعتی و طبقات بالای اجتماعی، هیچکدام انقلابیتر از طبقۀ متوسط جدید نیستند؛ این طبقه میتواند به عنوان رهبران فکری بر افکار سنتی غلبه و آنها را به یک تصمیمگیری منطقی رهنمون سازند. هدف از نگارش تحقیق حاضر، بررسی نقش طبقۀ متوسط جدید در ایجاد انقلاب در مصر و عربستان است که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنتی انجام خواهد گرفت. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چرا طبقۀ متوسط جدید در انقلاب مصر توانست نقش مهمی را ایفاء کند، اما همین طبقه در حالی که از رشد مناسبی هم در عربستان برخوردار بوده، نتوانسته تا الان چنین حرکتی را فراروی حکومت بوجود آورد؟ در این راستا، فرضیۀ پژوهش این است که نوع ماهیّت و ساختار دولت، نحوۀ مواجهه دولت با مدرنیته و ساختار اجتماعی و فرآیندهای جهانیشدن، عوامل مؤثری در میزان انقلابیشدن طبقۀ متوسط جدید در عربستان و مصر داشته است. نتایج تحقیق نیز نشان از آن دارد که عللهای ساختاریای چون استبداد و خودکامگی دولت، نظام پدرسالاری، دولت رانتیر، جامعۀ مدنی و آزادی بسیار ضعیف، وابستگی به دولت، احزاب سیاسی، بحران اقتصادی و بدهکاری، بیکاری و فقر، تحصیلات دانشگاهی بالا، آشنایی با تکنولوژیها، اینترنت و رسانههای مدرن، تقش زنان، فرآیند فضای باز سیاسی و نوسازی و غیره، در میزان انقلابیشدن طبقۀ متوسط جدید مصر و عربستان نقش کلیدی داشتهاند.